نقش واسطه ای طرحوارههای ناسازگارانه اولیه در ارتباط باکمال‏گرایی ونشانگان افسردگی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 روانشناسی تربیتی، علوم تربیتی،دانشگاه فرهنگیان، شیراز، ایران

2 روانشناس کلینیک، بوستان

10.22099/ebd.2024.7729

چکیده

زمینه و هدف:افسرگی به عنوان یک اختلال شایع روانی با علایمی همچون ناراحتی،ازدست دادن علاقه ولذت،احساس گناه وعدم اعتمادبه نفس،اختلال خواب واشتهاتعریف شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین کمال‌گرایی و طرحواره های ناسازگار اولیه با افسردگی می‌باشد.
روش بررسی: بژوهش حاضر از نوع توصیفی و همبستگی است که به شکل معادلات ساختاری انجام گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه دانش‌آموزان شهر شیراز که در سال 401-402مشغول به تحصیل بوده‌اند بدین منظور285 ( 109پسر176 دختر) دانش آموز در به روش نمونه‌گیری خوشه‏ای تصادفی چندمرحله‌ای انتخاب و به پرسشنامه‌ه‏ای متشکل از پرسشنامه کمال‏‌گرایی Stober(1998) ، پرسشنامه طرحواره Young Schema Questionnaire (YSQ) (نسخه سوم فرم کوتاه) که توسط)Yang& wang 2017 ( و مقیاس افسردگی اضطرابLovibond & Lovibond. (1995). پاسخ دادند. داده‌‏ها با استفاده از روش معادلات‌ساختاری تحلیل شدند.
یافته‌ها: مدل اندازه‌گیری نشان داد که متغیرهای آشکار(بهم‌ریختگی، نقص، محرومیت هیجانی، انزوای اجتماعی و شکست) بخوبی طرحواره‌های ناسازگار را اندازه‌گیری می‌کند. متغیرهای انتظارات و انتقادگری، شک و نگرانی و استانداردهای شخصی کمال گرایی را اندازه گیری می‌کند. همچنین نشانگان افسردگی توسط شاخص‌های افسردگی، اضطراب و تنیدگی سنجیده می‌شود مدل‌های اندازه‌گیری از برازش مطلوبی نیز برخوردار بودند. نتایج مدل ساختاری حاکی از ان بود که افسردگی بوسیله کمال‌گرایی و طرحواره‌های ناسازگار اولیه قابل پیش‌بینی می‌باشد
نتیجه‌گیری: یافته‌های مذکور نشان داد که کمال‌گرایی اثر مستقیم و غیر مستقیم بواسطه طرحواره‌های ناسازگار بر افسردگی دارد لذا می‌توان با شیوه های مشاوره مبتی بر تغیر طرحواره‌ها و شیوه‌های تربیتی مبتنی بر عدم کمال‌گرایی از شدت افسردگی کاست یا اینکه از ظهور نشانگان افسردگی جلوگیری به عمل آید.